بسم الله الرحمن الرحیم
خداوند یعنی خوبی ، زیبایی و شعور
شیطان یعنی بدی ، زشتی و بی شعوری
خداوند را می توان دید وقتی چیز زیبایی را می بینیم و وقتی در یک موجود بی شعور ، شعور می بینیم و وقتی نیکی واحسان و عشق می بینیم .
شیطان موهوم را می توان دید وقتی در افکار و وسوسه ها و کینه ها و دشمنی ها بسر می بریم . عیب و نقص را دیدن یعنی دیدن جن جاهل ، پرده ی جهل وقتی بر چشمان ما سایه می افکند ، خداوند پنهان می شود و آنچه می بینیم و احساس می کنیم منفی و کدورت و رنجش و احساس ناخوشایند است
مولوی در مثنوی میگوید: صاحبدلی دانایِ راز، سوار بر اسب، از راهی
میگذشت، از دور دید که ماری به دهان خفتهیی فرو رفت و فرصتی نماند که مار
را از خفته دور کند. سوارِ آگاه و رازدان، با گُرزی که به کف داشت
ضربهییچند به خفته نواخت. خفته از خواب برجست و حیران و پریشان، سواری
گرز برکف در برابر خود دید. سوار باردیگر ضربتی بر او کوفت و بیآنکه
فرصتی دهد، او را ضربهباران کرد. مرد، بهناچار، روی بهگریز نهاد و سوار
در پی او تازان و ضربهزنان، تا به درخت سیبی رسیدند که در پای آن سیبهای
گندیدهٌ فراوانی پراکنده بود. سوار او را ناگزیر کرد که از آن سیبهای
گندیده بخورد. مرد سیبهای گندیده را میخورد و پیاپی به سوار نفرین
میفرستاد و بیتابی میکرد:
بانگ میزد، ای امیر آخر چرا
قصدِ من کردی، چه کردم مرترا؟
شوم ساعت که شدم بر تو پدید
ای خُنُک آن را که رویِ تو ندید
میجهد خون از دهانم با سُخُن
ای خدا، آخر مکافاتش تو کن
وقتی مرد از آن سیبها، تا آنجا که توان داشت، بلعید، سوار او را ناگزیر
کرد که در آن صحرا، باشتاب، بدود. مرد شتابان سربهدویدن نهاد. دواندوان
بهپیش میرفت، به زمین میغلتید و باز برمیخاست و باز می دوید، به
گونهیی که «پا و رویش صد هزاران زخم شد».
این ضربتها و دویدنها چندان ادامه یافت تا مرد به حالِ «قی» افتاد و آن
سیبهای گندیده و بههمراه آن مار از دهانش بیرون ریخت. مرد ناسزاگو و
خشمگین وقتی چنین دید به راز آن ضربهها و آزارها پی برد و زبان به
پوزشخواهی گشود:
ادامه مطلب ...
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت زینب که سلام خدا بر او باد می فرماید که من در واقعه ی عاشورا جز زیبایی ندیدم.(وما رایت الا جمیلا)
دیدن زشتی ، دیدن شر است و شر از ناحیه ی جهل است (طبق حدیث عقل و جهل) زیبایی از ناحیه ی عقل است و خیر هم همینطور که وزیر عقل است .
اگر کسی فقط عزاداری کند و گمان کند مثلا حسین (علیه السلام ) مرده است طبق نص قرآن به خطا رفته است و خداوند به روشنی می فرماید گمان نکنید شهداء مرده اند بلکه زنده اند و شما نمی فهمید. یعنی انسانی که بگوید و گمان کند حسین مرده است بی شعور است . و عزاداری برای مرده است و لذا ما باید استغفار کنیم.
خداوند قطعا از گناه مردم عادی می گذرد زیرا فوق طاقت آنهاست اما از خواص نمی گذرد زیرا می دانند که حسین زنده است و هر روز باید به او سلام کنیم و اگر بگوییم حسین مرده گویی گفته ایم خدا مرده است . رابطه ی ما با خدا هم مانند حسین یک طرفه است او صدای ما را می شنود اما ما نمی شنویم او می بیند و ما نمی بینیم.
درد شیعه درد فراق است و نه درد عزا و مردن امام حسین . کسی به معرفت برسد امام حسین را ملاقات می کند مانند ملاقات خدا !!!
ما مانند یعقوب در فراق یوسف ، در فراق حسین گریه کنیم و بدانیم که روزی وصال صورت می گیرد.
خداوندا ما را به وصال خود و دوستان خود برسان
محبت خود و دوستانت را در دل ما بیشتر و بیشتر کن تا از محبت دنیا در دل ما پیشی بگیرد.