مثبت درمانی

مثبت درمانی

مثبت نگری یعنی شکر دایمی
مثبت درمانی

مثبت درمانی

مثبت نگری یعنی شکر دایمی

تکیه بر متضادها

این روشی زیباست که برایتان بسیار مفید خواهد بود. 
برای نمونه، اگر خیلی احساس نارضایتی داشته باشی، چه باید کرد؟ پاتانجلی می گوید که اگر احساس نارضایتی داری، روی متضاد آن تامل کن: روی رضایت: رضایت چیست؟  
تعادلی بیاور. اگر ذهنت خشمگین است، مهر را واردش کن. در مورد مهربانی فکر کن و بلافاصله، آن انرژی عوض می شود. زیرا این ها یکی هستند: متضاد همان انرژی است. وقتی که آن را وارد کنی، جذب می کند. خشم وجود دارد، روی مهربانی تعمق کن.
یک کار کن: یک تندیس بودا را نگه دارد، زیرا آن تندیس، خودحالت مهربانی است. هروقت خشمگین می شوی، به اتاقت برو، به آن بودا نگاه کن، همچون یک بودا بنشین و احساس مهربانی کن. ناگهان می بینی که تحولی در درونت رخ داد: خشم در حال تغیییرکردن است، آن هیجان ازبین رفته است، مهربانی برمی خیزد. و این انرژی متفاوتی نیست، 
همان انرژی است، همان انرژی خشم است که کیفیت خودش را تغییر می دهد، 
بالاتر می رود. 
امتحانش کن.  

هر چیز متضاد یک قطب است. به این معنی که هر احساس منفی بخشی مثبت را نیز به دنبال خود داردکه ما هرگز به آن توجه نمی کنیم. توجه به قطب متضاد می تواند اثرات منفی احساس را از بین ببرد.وقتی احساس نفرت داری، به عشق بیندیش. وقتی خواهشی داری، به بی خواهشی desirelessness و به سکوتی که با آن خواهد آمد بیندیش. مورد هرچه که باشد، تو متضادش را وارد کن و تماشا کن که در درونت چه اتفاقی خواهد افتاد. 


وقتی که قلق knack آن را دانستی، مرشد Master شده ای. اینک کلید را داری: هرلحظه خشم می تواند به مهر تبدیل شود، هرلحظه نفرت می تواند به عشق تبدیل شود، هرلحظه اندوه می تواند به شعف تبدیل شود.

رنج می تواند به سرور تبدیل شود، زیرا همان انرژی سرور را دارد، انرژی تفاوتی ندارد. 
فقط باید بدانی چگونه به آن مسیر بدهی.

و سرکوب در کار نیست، زیرا تمامی انرژی خشم به مهر تبدیل شده، چیزی برای 
سرکوب شدن باقی نمانده است. 

درواقع، همان را به صورت مهر بیان کرده ای.


این سرکوب نیست، به یاد داشته باش. مردم از من می پرسند، "آیا پاتانجلی سرکوبگر بوده است؟ زیرا وقتی من خشمگین هستم، اگر به مهربانی فکر کنم، آیا این یک سرکوب نخواهد بود؟"
نه، این متعالی کردن sublimation است، سرکوبگری suppression نیست. اگر خشمگین باشی و خشمت را سرکوب کنی و به مهربانی هم فکر نکنی، آنوقت سرکوب است. تو آن را به پایین فشار می دهی و لبخند می زنی و چنان نمایش می دهی که خشمگین نیستی ، و خشم در آنجا می جوشد و می غلد و آماده ی انفجار است. آنوقت سرکوب است. نه، ما چیزی را سرکوب نمی کنیم و لبخند یا هیچ چیز دیگری هم درست نمی کنیم. 
ما فقط قطبیت درون را تغییر می دهیم. 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد